بهترین مرکز استروبوسکوپی کرج:09358298410:دایورژن تراکئوازوفاژیال و جداسازی لارنگوتراکئال
Tuckerپیشنهاد کرد تقسیم تراشه و اکسترنالیزاسیون تراشه پروکسیمال بین رشته های عضله استرنوکلیدوماستوئید به سمت پوست گردن انجام شود.به صورت تئوریک این گونه فرض می شود که کمپرسیون عضله استرنوکلیدو ماستوئید تراشه را کلاپس خواهد کرد و در نتیجه نشت اکسترنال ترشحات محدود خواهد شد.این پروسیجر جداسازی قطعی مجرای تنفسی و مجرای گوارشی را تحت تاثیر قرار می دهد واز آسپیراسیون ممانعت به عمل می آورد.با این حال ترشحات تراشه که به سمت گردن در ناژمی شوند از نظر زیبایی ظاهری ناخوشایند است و به مراقبت موضعی نیاز دارد.مولفین زیادی از موفقیت یک شکل دایورژن تراکئوازوفاژیال و جداسازی لارنگوتراکئال در کنترل آسپیراسیون مزمن خبر داده اند.در هردوپروسیجر اکثر بیماران بعد از عمل بسته به عملکرد نورولوژیک خود قادر به تحمل یک رژیم طبیعی هستند در برخی موارد reversalهای هر دو پروسیجرو در نتیجه صدا بلع وتنفس نرمال گزارش شده اند.در صورت لزوم می توان هر دوپروسیجر را با بی حسی موضعی به انجام رساند.دایورژن تراکئوازوفاژیال برای آن دسته از بیماران مبتلا به آسپیراسیون مزمنی که تحت high tracheotomyقرار نگرفته اند توصیه شده است.دایورژن تراکئوازوفاژیال اجاره می دهد ترشحات و موارد وارد شده به دهانی که به حنجره نفوذ کرده اندبه سمت مری حرکت کنند.با این حال انجام جداسازی لارنگوتراکئال از نظر تکنیکی آسان تر از دایورژن تراکئوازوفاژیال است.این تکنیک ها به یک اندازه در کنترل آسپیراسیون مزمن موثرند.ایجاد فیستول بعد از عمل از عوارض نادر آن است که معمولا با مراقبت موضعی و تجویز آنتی بیوتیک خود به خود بسته می شود.شکل گیری فیستول در بیمارانی که قبلا تراکئوتومی شده اند شایع تر است. افرادی که کاندیدreversalجداسازی لارنگوتراکئال یا دایورژن تراکئوازوفاژیال هستند باید بهبودی نورولوژیک را از خود به نمایش بگذارندو باید با کمک لارنگوسکوپی و بررسی ویدئو فلوروسکوپیک بلع بهبودی مکانیسم های محافظتی حنجره در آنها به تایید برسد reversalاین پروسیجرها بیشتر در بیمارانی انجام شده است که از حوادث سربروواسکولار بهبود یافته اندیا کسانی که رزکسیون تومورهای خوش خیم اینتراکرانیال در مورد آنها انجام شده است .تکلم بلند مدت بسیار خوب و قابلیت های بلع در بیمارانی که تحت پروسیجرهای reversalقرار گرفته اند نشان داده شده است .دایورژن تراکئوازوفاژیال و جداسازی لارنگوتراکئال از این مزیت برخوردارند که از وابسته ترین تکنیک های برگشت پذیر برای جلوگیری از آسپیراسیون مزمن به شمار می روند.این پروسیجرها امکان تغذیه از راه دهان را فراهم ساخته و برگشت پذیرند زیرا از اندولارکس پرهیز می شودو حنجره صمه نمی بیند.همچنین تکنیک پروسیجرها سرراست است و می توان آن را بر بالین بیمار به انجام رساند.معایب آن عبارتند از نیازبه رویکردترانس سرویکال و از دست رفتن ظرفیت تکلم تقویت شده با هوا .اکثر بیماران بسته به عملکرد نورولوژیکی که دارند بعد نم اید.از این پروسیجرها با یک الکترولارنکس ارتباط برقرارمی کنند.پانکچر تراکئوازوفاژیال و جایگذاری یک پروتز صدای Blom-singerبه همراه توان بخشی گفتاری موفق پس از جداسازی لارنگوتراکئال گزارش شده اند.معیارهای دقیقی شامل مهارت دست کافی وحدت بینایی برای انتخاب کاندیداهای این پروسیجر توان بخشی بعد از جداسازی لارنگوتراکئال ضروری هستند.دایورژن تراکئوازوفاژیال و جداسازی لارنگوتراکءال در اطفال مبتلا به آسپیراسیون مزمن نیز با موفقیت انجام شده است.