بهترین کلینیک توان بخشی در کرج:عملکرد فارنکس در تنفس
راه هوایی فوقانی، معبری است که شکل و سطح مترانزکشن آن در چند نقطه می تواند به صورت داینامیک تغییر کند. فارنکس بزرگترین و در عین حال انعطاف پذیرترین ناحیه به شمار می رود و در برابر کلاپس پاسیو ، حساس است. تداوم باز باقی ماندن فارنکس مستلزم عملکرد عضلات مخطط راه هوایی فوقانی هماهنگ با فعالیت عضلات پمپ تنفسی است. همچنین ، عضلات راه هوایی فوقانی هستند که تعیین می کنند هوا از طریق بینی استنشاق شود یا دهان. آناتومی و خصوصیات ذاتی عضلات راه هوایی فوقانی حاکی از آن است که آن هااساسا برای اعمال غیرتنفسی سازگار شده اند اما می توانند وظایف تنفسی را هم انجام دهند. بسیاری از عضلات عمل کننده بر فارنکس در هنگام بیداری و تنفس جاری، فعالیت تنفسی ندارند، اما با افزایش درایو تنفس یا هنگام انسداد راه هوایی فوقانی به کار گرفته می شوند.
در بیماران سالم ، بینی راه انتخابی برای تنفس است زیرا وضعیت ریلاکس ماندیبل، دهان را می بندد و وضعیت ریلاکس کام، ورودی اوروفارنکس را مسدود می کند. به علاوه بینی، هوای استنشاق شده را گرم ، مرطوب و فیلتر می کند. انتخاب تنفس از راه دهان یا بینی اساسا به وسیله کام نرم صورت می گیرد که به صورت باندی از بافت نرم از کام استخوانی خلفی آویزان شده است. تنفس دهانی مستلزم فعال ساختن لواتور ولی پالاتاین و یوولای عضلانی است. تنفس نازال به واسطه انقباض گذرگاه اوروفارنژیال حمایت می شود که اساسا با فعال شدن عضلات پالاتوگلوسال، مدیالیزاسیون قوس های فاسیال و بالا رفتن قاعده زبان صورت می گیرد. این عملکرد به ویژه هنگام تنفس شدید از راه بینی با دهان باز بیشترین فعالیت را دارد. اطلاعات عینی اندکی درباره عملکرد تنفسی منقبض کننده های فارنکس وجود دارد. عمدتا چنین تصور می شود که برخی درجات تون فعال در این عضلات، سفتی این عضلات را افزایش می دهد. در نتیجه تمایل فارنکس برای کلاپس شدن بر اثر فشار منفی ایجاد شده حین دم کاهش می یابد. برعکس، تصور می شود شل شدن منقبض کننده ها ، راه هوایی را بی ثبات می کند و سبب پیشبرد کلاپس می شود، هرچند داده های فیزیکی برای حمایت از این فرضیه وجود ندارد. در مقابل، انقباض عضلات منقبض کننده، فعالانه موجب کلاپس شدن لومن فارنکس می شود. فعالیت خودبه خودی در سیکل تنفس در عضله منقبض کننده فوقانی شناسایی شده است اما این فعالیت هنگام فاز بازدمی اتفاق می افتد و با انقباض برونش ناپدید می شود و این نشان می دهد که در تنظیم مقاومت جریان هوای بازدمی نقشی ایفا می کند.
عضلات دیلاتور فارنکس، در قدام و لترال قرار گرفته اند. مهم ترین عضله دیلاتور فارنکس که بهتر از بقیه مورد مطالعه قرار گرفته، عضله ژنیوگلوس(GG) است.این عضله پروانه ای شکل از ماندیبل قدامی منشا گرفته و به سمت بیرون منتشر می شود تا به زبان ختم شود. اگرچه هیج کدام از مطالعات به این نتیجه نرسیده اند که آیا عضلات، مسئول کشیدن قاعده زبان به طرف جلو هستند تا راه هوایی را دیلاته کنند، شواهد قویا به نفع نقش GG است. در تجربیات حیوانی، فعالیت افزایش یافته GG در EMG ، با ظرفیت بیشتر فارنکس برای مقابله با فشار منفی کلاپس کننده همراه می شود. فعالیت GG در EMG در پاسخ به فشار منفی راه هوایی فوقانی به صورت رفلکسی افزایش می یابد. در افراد مبتلا به آپنه انسدادی خواب، کاهش فعالیت GG در EMG در مدت وقوع حوادث انسدادی دیده شده است و این در حالی است که با بازگشت فعالیت GG، انسداد نیز برطرف می شود.
استخوان هایوئید از هیپوفارنکس حمایت می کند. در انسان، نظیر سایر پریمات ها، استخوان هایوئید با هیچ ساختار استخوانی دیگری مفصل نمی شود اما در عوض به وسیله عضلات و لیگامان ها به حالت معلق قرار می گیرد. مطالعات حیوانی نشان داده است که انقباض عضلات متصل به هایوئید، اندازه و ثبات راه هوایی فوقانی را افزایش می دهد.همچنین اعتقاد بر این است که عضلات متصل به هایوئید در برابر تراکشن رو به پایینی که هنگام دم به وسیله تراشه بر راه هوایی اعمال می شود، مقاومت می کنند.