تخصصی ترین گفتار درمانی در کرج:تاریخچه تکلم بدون حنجره
گزارش های متعددی از ابزارهای مبتنی بر reed که توان انها به واسطه بازدم تراکئوستومی تامین می شد تا سال 1930 همچنان ادامه داشت و پژوهشگران به ازمودن حنجره های مصنوعی ادامه می دادند.سپس،ان گونه که Louis lowry در مروری بر حنجره های مصنوعی اشاره می کند،یک دوره 30 ساله تقریبا فاقد هرگونه گزارش از ابزارهای مکانیکی یا الکتریکی سپری گردد.اغاز این دوره مقارن با مطالعات seeman بر روی تکلم ازوفاژیال بود که در سال 1926 به چاپ رسید.seeman اولین کسی بود که با استفاده از اشعه x ،مخاط مرتعش شونده سودواپی گلوت را شرح داد و مکانیسم تکلم ازوفاژیال را مشخص کرد.seeman در این گزارش به انعکاس نیت stoerk راجع به حنجره مصنوعی پرداخت و خاطرنشان ساخت که امروزه استفاده از ان،یک گام رو به عقب تلقی می شود و نمی توان ان را با جدیدترین پیشرفت ها در علم تولید صدا انطباق داد.کار seeman در کنار گزارش های دائما مثبتی که از سوی جراحان درباره کسب خود به خودی توان تکلم بدون حنجره ارائه می شد،زمینه را فراهم ساخت تا تکلم ازوفاژیال تا سال 1980 به یک استاندارد طلایی بی رقیب برای توانبخشی بعد از لارنژکتومی تبدیل شود.
علی رغم ان که به نظر می رسید تکلم ازوفاژیال یک تکلم بدون حنجره و فاقد وسیله پروستتیک است،اما با محدودیت هایی همراه بود.کسب توانایی برای تکلم ازوفاژیال می توانست تا یک سال به طول انجامید و برخلاف عقیده بسیاری از جراحان تراپیست که تولید صدای ازوفاژیال را برای همه افراد لارنژکتومی شده قابل حصول می دانستند،اما برخی بیماران علی رغم ماه ها توانبخشی،نمیتوانستند بدون استفاده از وسایل کمکی ،تکلم به درد بخوری داشته باشند.علاوه بر این،در حالی که تکلم ازوفاژیال از کیفیت مطلوبی برخورداربود،در اغلب اوقات صدا ضعیف و ادای ان در محیط های شلوغ مشکل بود .این محدودیت ها ادامه داشت تا انگیزه ای برای پیشرفت و توسعه پروتزهای حنجره وجود داشته باشد.یکی از مهم ترین سهم ها به حنجره الکتریکی تعلق دارد.اولین ابزارها عبارتند بودند از 2B-western electric models 2A(شکل 3-11)در سال 1930 معرفی شدند اما به دلیل تاکید بیشتری که بر تکلم ازوفاژیال طبیعی وجود داشت،به خوبی مورد پذیرش قرار نگرفتند.این وسایل مبتنی بر REED بودند همراه با straw های داخل دهانی که برای رساندن هوای در حال ارتعاش مورد استفاده قرار می گرفتند .در سال 1950 با پیشرفت مدارهای الکتریکی از جمله ترانزیستورها و کوچک شدن اجزاء و باطری ها،امکان تولید وسایل کوچک تر با پذیرش اجتماعی بیشتر فراهم شد.برخلاف ابزارهای الکتریکی اصلی غربی،حنجره های مصنوعی جدید که به وسیله لابراتورهای aurex،bell و غیره ساخته شد،متراکمتر و حاوی وسایل الکتریکی ای بود که به صورت ترانس سرویکال به کار می رفتند.این نحوه جایگذاری امکان تکلم با کیفیت بهتر را برای بسیاری از بیماران فراهم می ساخت زیرا دهان مسدود نمی شد و ارتعاش در قسمت خلفی تری از اوروفارنکس صورت می گرفت.به علاوه،نظیر انچه barney فرض کرد،در صورتی که صدا از ناحیه گلوت تولید شود ،فارنکس و حفرات بینی از اثر رزونانس کننده یکسانی برخوردار نیستند.در مطالعاتی که اواسط سال 1950 در دانشگاه ایالتی ohin انجام شد،مشخص گردید گویندگانی که از حنجره الکتریکی استفاده می کنند نه تنها قابل فهم بودن تکلم انها به گویندگانازوفاژیال شباهت دارد،بلکه تکلم ان ها واقعا بر تکلم گویندگان ماهر ازوفاژیال ارجحیت دارد.